مرکز مشاوره تحصیلی صدرا تبریز

ارائه خدمات مشاوره ی تحصیلی ، خانوادگی و...

ارائه خدمات مشاوره ی تحصیلی ، خانوادگی و...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهمال کاری تحصیلی» ثبت شده است

اهمالکاری در انجام تکالیف تحصیلی یکی از مشکلاتی است که دانش‌آموزان با آن مواجه می‌شوند. بسیاری از دانش‌آموزان در انجام یک تکلیف تحصیلی تعلل می‌کنند و مرتب با خود قرار می‌گذارند که مثلاً فردا تکالیفشان را انجام خواهند داد. بسیاری از این دانش‌آموزان آرزو دارند که بتوانند تکالیف خود را به موقع انجام دهند اما به دلایلی که ذکر آن می‌رود، از انجام این کار عاجز و ناتوانند.
برای ورود به این بحث ابتدا اهمالکاری
  یا تعلل در انجام کارها را تعریف کرده، و پیامدهای منفی آن را مرور می‌نماییم. در ادامه دلایل اهمالکاری را بیان کرده و در نهایت بر یک دیدگاه تمرکز نموده و پیشنهادات کاربردی را مطرح خواهیم نمود.

الف) تعریف:

اهمالکاری را به عنوان « تمایل به دوری از انجام یک فعالیت، وعده به انجام دادن آن در زمان دیگر و استفاده از بهانه‌ها و عذرهای متفاوت برای توجیه این تأخیر و دوری از سرزنش ناشی از آن » تعریف کرده اند.
در تعریف اهمالکاری تجربه ذهنی ناراحتی ناشی از این تأخیر را نیز اضافه نموده‌اند و با در نظرگرفتن این‌که اهمالکاری در امور تحصیلی و به ویژه آماده شدن برای امتحانات پایان ترم، شیوع بیشتری دارد آن را به عنوان گرایش به: الف) به تأخیر انداختن مداوم یا تقریبا مداوم تکالیف و ب) تجربه اضطراب مداوم یا تقریباً مداوم مرتبط با این تأخیر، تعریف کرده‌اند.

ب) پیامدها:

 اهمالکاری در انجام وظایف تحصیلی بر یادگیری و موفقیت تأثیر منفی می‌گذارد. چه تأخیر در شروع یادگیری و انجام دادن تکالیف باعث خواهد شد که فرصت‌های مناسب یادگیری از دست رفته و مجبور شویم که تکالیف را در زمانی نامناسب و حتی محدود انجام دهیم و در روند فرآیند یادگیری خلل زیادی ایجاد شود و تکالیف به درستی و با دقت انجام نگیرد. بنابراین باعث می‌شود که کارهایمان را همراه با ارتکاب اشتباهات فراوان انجام داده و این اشتباهات شانس موفقیت ما را کاهش می‌دهند.
 اهمالکاری باعث می‌شود که نتوانیم خود را برای امتحان آماده کنیم چنان‌که بسیاری از دانش‌آموزان و حتی دانشجویان مطالعه درس‌های خود را به طور مکرر به تعویق می‌اندازند و در نتیجه مجبورند شب امتحان مطالب و موضوعات بسیار زیادی را در زمان محدودی مطالعه کنند و با آمادگی نه چندان مناسب در جلسه امتحان حاضر شوند.

دلایل زیادی برای عدم موفقیت افراد در زندگی وجود داد. اهمالکاری می‌تواند مهم‌ترین دلیل باشد. اهمالکاران فرصت‌های خودشان را از دست می‌دهند، آن‌ها در مسیر خود موانعی می‌گذارند و در واقع مسیرهایی را انتخاب می‌کنند که به عملکرد و موفقیتشان آسیب می‌رساند و به طور کلی آن‌ها زندگی خودشان را تباه می‌کنند.

اضطراب یکی دیگر از مشکلاتی است که در اثر تعلل در انجام کارها ایجاد می‌شود. نگرانی از انجام ندادن درست و به موقع کارها، نگرانی از نداشتن زمان کافی برای انجام تکالیف، نگرانی بر اثر تأخیر در شروع انجام کارها و تکالیف و . . . این نگرانی‌ها باعث می‌شود که فرد اضطراب زیادی را متحمل شود.
اهمالکاری باعث عملکرد ضعیف در امتحان و ناتوانی در رقابت با دیگر دانش‌آموزان می‌شود و باعث می‌شود فرد به کارها و فعالیت‌های دیگر که در مقایسه با انجام تکالیف و مطالعه جذاب‌تر هستند، پرداخته و به راحتی از مطالعه دست بکشد. به طورکلی پژوهش‌های متعددی نشان دادند که اهمالکاری با افسردگی و اضطراب بالا، عزت نفس پایین، کارآمدی پایین، اعتماد به نفس پایین و موفقیت تحصیلی و شغلی پایین مرتبط بوده است.

ج) علل:

در بررسی علل اهمالکاری دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد. دیدگاه اول اهمالکاری را یک ضعف شخصیتی ثابت فرد می‌داند که در بافت‌ها و موقعیت‌های متعددی باعث اهمالکاری افراد می‌شود. دیدگاه دوم اهمالکاری را نه یک حالت ثابت بلکه یک حالت گذرا و موقعیتی می‌داند. این دیدگاه علل اهمالکاری را در تأثیرات تعیین کننده‌ی موقعیت‌ها جست‌وجو می‌کند. برای مثال به دنبال یافتن رابطه بین اهمالکاری با عوامل انگیزشی از جمله خودکارآمدی، جهت‌گیری هدف، توانایی خودگردانی یادگیری، مدیریت زمان، معیارهای موفقیت افراد و . . . بوده‌اند.

در این نوشتار سعی خواهیم کرد با تمرکز بر نتایج پژوهشی در تأیید دیدگاه دوم به بررسی اهمالکاری از این منظر پرداخته و نتایج کاربردی خود را از این زاویه ارائه نماییم.

افراد اغلب دو نوع جهت گیری هدف دارند یا تکلیف محور هستند، یعنی هدف آن‌ها این است که از طریق انجام دادن تکلیف به پاداش بیرونی دست یابند، موفقیت کسب کنند و این‌گونه نشان دهند که از دیگران برترند. گروه دیگر تسلط محور هستند، هدف این افراد از انجام تکلیف این است که در آن تکلیف مهارت کسب کنند و به طور کلی به خاطر یادگیری و کسب اطلاعات و مهارت تکالیف را انجام می‌دهند. اخیراً بعد سومی‌نیز به این جهت گیری‌ها اضافه شده است که به آن اجتناب محور می‌گویند، افرادی که در این جهت‌گیری قرار دارند هدف آن‌ها از انجام دادن تکلیف، اجتناب از شکست است. این افراد برای این‌که از نتایج ناشی از شکست مانند سرزنش ، تنبیه و یا از دست دادن عزت نفس، بگریزند، مداوم در تلاش برای جلوگیری از شکست هستند.

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افرادی که دارای جهت گیری تسلط یابی هستند در مقایسه با تکلیف محورها و اجتناب محورها در انجام تکالیف خود کمتر اهمالکار هستند، برعکس دانش‌آموزانی که تکلیف محور هستند، گرایش بیشتری به اهمالکاری دارند.

یادگیرندگان خودگردان با توجه به سطح توانایی، و دانش خود و شرایط محیطی، اهدافی برای خود بر می‌گزینند و برای رسیدن به این اهداف برنامه ریزی می‌کنند و بر چگونگی پیشرفت خود نظارت می‌کنند و در نهایت عملکرد خود را مورد ارزیابی قرار داده و خود را تشویق یا تنبیه می‌نمایند. دانش‌آموزان خودگردان کمتر اهمالکارند آن‌ها از راهبردهای شناختی مناسبی بهره می‌برند، مهارت‌های فراشناختی از جمله تنظیم و برنامه ریزی زمان را به طور شایسته به کار می‌برند و باورهای انگیزشی مناسبی دارند. نکته جالب توجه این است که مهارت‌های یادگیرندگان خودگردان اکتسابی هستند و دانش‌آموزان می‌توانند ضمن کسب آن‌ها یادگیری خود را مدیریت نمایند.

برخی از پژوهشگران دسته دوم علل اصلی اهمالکاری را باورهای انگیزشی از جمله خودکارآمدی می‌دانند. دانش‌آموزانی که به توانایی‌های خود در انجام موفقیت‌آمیز تکالیف اعتماد کمتری دارند به اهمالکاری گرایش بیشتری دارند. برعکس دانش‌آموزانی که خودکارآمدی بالاتری دارند، تلاش بیشتر، استقامت بیشتر و برنامه‌ریزی مناسب‌تر در انجام تکالیف دارند و وظایف و تکالیف خود را به موقع شروع می‌نمایند.

باورهای غیرمنطقی نیز از جمله عوامل مؤثر بر اهمالکاری افراد است. این باورها باعث می‌شود که افراد برخی از تکالیف را به صورت فرایندهای ناخوشایند ببینند. کناس (1983) معتقد است که دو باور غیرمنطقی که بیشتر از همه با اهمالکاری مرتبط هستند عبارتند از: 1- باورهای فرد درباره عدم شایستگی خود و 2- باورهای فرد درباره سخت و طاقت فرسا بودن دنیا. پژوهشگران بعدی باورهای غیرمنطقی را در چندین شاخص ردیابی کردند. آن‌ها توجه ویژه ای به باور درباره ترس از شکست، کمال گرایی، خودآگاهی و اضطراب امتحان معطوف داشتند. در این میان باورهای کمال گرایی در اهمالکاری نقش عمده ای دارد. از جمله مشکلات افراد اهمالکار نداشتن اهداف کوچک و خرد قابل دستیابی است. بنابراین کمال گراها که اهداف بزرگ و بعضاً غیرقابل دستیابی دارند گرایش بیشتری به اهمالکاری از خود نشان می‌دهند(در جدول یک مثال‌هایی از باورهای غیرمنطقی مرتبط با اهمالکاری آمده است).

افرادی که دارای باورهای غیرمنطقی مرتبط با کمال گرایی هستند، درباره توانایی خود برای انجام کارها به نحو شایسته دچار تردید می‌شوند. آن‌ها در صورت انجام ندادن هر کاری با بالاترین کیفیت در شایستگی خود شک کرده و عزت نفس خود را از دست می‌دهند.

بسیاری از دانش‌آموزان عدم کسب نمره 20 را ناشی از ناشایستگی خود می‌دانند و ضمن از دست دادن عزت نفس خود، در انجام تکالیف بعدی خود اهمالکار می‌شوند. ضمن این‌که عزت‌نفس و خودکارآمدی رابطه مستقیمی‌با اهمالکاری دارند.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۵
ولی احمدپور