مرکز مشاوره تحصیلی صدرا تبریز

ارائه خدمات مشاوره ی تحصیلی ، خانوادگی و...

ارائه خدمات مشاوره ی تحصیلی ، خانوادگی و...

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

اهمالکاری در انجام تکالیف تحصیلی یکی از مشکلاتی است که دانش‌آموزان با آن مواجه می‌شوند. بسیاری از دانش‌آموزان در انجام یک تکلیف تحصیلی تعلل می‌کنند و مرتب با خود قرار می‌گذارند که مثلاً فردا تکالیفشان را انجام خواهند داد. بسیاری از این دانش‌آموزان آرزو دارند که بتوانند تکالیف خود را به موقع انجام دهند اما به دلایلی که ذکر آن می‌رود، از انجام این کار عاجز و ناتوانند.
برای ورود به این بحث ابتدا اهمالکاری
  یا تعلل در انجام کارها را تعریف کرده، و پیامدهای منفی آن را مرور می‌نماییم. در ادامه دلایل اهمالکاری را بیان کرده و در نهایت بر یک دیدگاه تمرکز نموده و پیشنهادات کاربردی را مطرح خواهیم نمود.

الف) تعریف:

اهمالکاری را به عنوان « تمایل به دوری از انجام یک فعالیت، وعده به انجام دادن آن در زمان دیگر و استفاده از بهانه‌ها و عذرهای متفاوت برای توجیه این تأخیر و دوری از سرزنش ناشی از آن » تعریف کرده اند.
در تعریف اهمالکاری تجربه ذهنی ناراحتی ناشی از این تأخیر را نیز اضافه نموده‌اند و با در نظرگرفتن این‌که اهمالکاری در امور تحصیلی و به ویژه آماده شدن برای امتحانات پایان ترم، شیوع بیشتری دارد آن را به عنوان گرایش به: الف) به تأخیر انداختن مداوم یا تقریبا مداوم تکالیف و ب) تجربه اضطراب مداوم یا تقریباً مداوم مرتبط با این تأخیر، تعریف کرده‌اند.

ب) پیامدها:

 اهمالکاری در انجام وظایف تحصیلی بر یادگیری و موفقیت تأثیر منفی می‌گذارد. چه تأخیر در شروع یادگیری و انجام دادن تکالیف باعث خواهد شد که فرصت‌های مناسب یادگیری از دست رفته و مجبور شویم که تکالیف را در زمانی نامناسب و حتی محدود انجام دهیم و در روند فرآیند یادگیری خلل زیادی ایجاد شود و تکالیف به درستی و با دقت انجام نگیرد. بنابراین باعث می‌شود که کارهایمان را همراه با ارتکاب اشتباهات فراوان انجام داده و این اشتباهات شانس موفقیت ما را کاهش می‌دهند.
 اهمالکاری باعث می‌شود که نتوانیم خود را برای امتحان آماده کنیم چنان‌که بسیاری از دانش‌آموزان و حتی دانشجویان مطالعه درس‌های خود را به طور مکرر به تعویق می‌اندازند و در نتیجه مجبورند شب امتحان مطالب و موضوعات بسیار زیادی را در زمان محدودی مطالعه کنند و با آمادگی نه چندان مناسب در جلسه امتحان حاضر شوند.

دلایل زیادی برای عدم موفقیت افراد در زندگی وجود داد. اهمالکاری می‌تواند مهم‌ترین دلیل باشد. اهمالکاران فرصت‌های خودشان را از دست می‌دهند، آن‌ها در مسیر خود موانعی می‌گذارند و در واقع مسیرهایی را انتخاب می‌کنند که به عملکرد و موفقیتشان آسیب می‌رساند و به طور کلی آن‌ها زندگی خودشان را تباه می‌کنند.

اضطراب یکی دیگر از مشکلاتی است که در اثر تعلل در انجام کارها ایجاد می‌شود. نگرانی از انجام ندادن درست و به موقع کارها، نگرانی از نداشتن زمان کافی برای انجام تکالیف، نگرانی بر اثر تأخیر در شروع انجام کارها و تکالیف و . . . این نگرانی‌ها باعث می‌شود که فرد اضطراب زیادی را متحمل شود.
اهمالکاری باعث عملکرد ضعیف در امتحان و ناتوانی در رقابت با دیگر دانش‌آموزان می‌شود و باعث می‌شود فرد به کارها و فعالیت‌های دیگر که در مقایسه با انجام تکالیف و مطالعه جذاب‌تر هستند، پرداخته و به راحتی از مطالعه دست بکشد. به طورکلی پژوهش‌های متعددی نشان دادند که اهمالکاری با افسردگی و اضطراب بالا، عزت نفس پایین، کارآمدی پایین، اعتماد به نفس پایین و موفقیت تحصیلی و شغلی پایین مرتبط بوده است.

ج) علل:

در بررسی علل اهمالکاری دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد. دیدگاه اول اهمالکاری را یک ضعف شخصیتی ثابت فرد می‌داند که در بافت‌ها و موقعیت‌های متعددی باعث اهمالکاری افراد می‌شود. دیدگاه دوم اهمالکاری را نه یک حالت ثابت بلکه یک حالت گذرا و موقعیتی می‌داند. این دیدگاه علل اهمالکاری را در تأثیرات تعیین کننده‌ی موقعیت‌ها جست‌وجو می‌کند. برای مثال به دنبال یافتن رابطه بین اهمالکاری با عوامل انگیزشی از جمله خودکارآمدی، جهت‌گیری هدف، توانایی خودگردانی یادگیری، مدیریت زمان، معیارهای موفقیت افراد و . . . بوده‌اند.

در این نوشتار سعی خواهیم کرد با تمرکز بر نتایج پژوهشی در تأیید دیدگاه دوم به بررسی اهمالکاری از این منظر پرداخته و نتایج کاربردی خود را از این زاویه ارائه نماییم.

افراد اغلب دو نوع جهت گیری هدف دارند یا تکلیف محور هستند، یعنی هدف آن‌ها این است که از طریق انجام دادن تکلیف به پاداش بیرونی دست یابند، موفقیت کسب کنند و این‌گونه نشان دهند که از دیگران برترند. گروه دیگر تسلط محور هستند، هدف این افراد از انجام تکلیف این است که در آن تکلیف مهارت کسب کنند و به طور کلی به خاطر یادگیری و کسب اطلاعات و مهارت تکالیف را انجام می‌دهند. اخیراً بعد سومی‌نیز به این جهت گیری‌ها اضافه شده است که به آن اجتناب محور می‌گویند، افرادی که در این جهت‌گیری قرار دارند هدف آن‌ها از انجام دادن تکلیف، اجتناب از شکست است. این افراد برای این‌که از نتایج ناشی از شکست مانند سرزنش ، تنبیه و یا از دست دادن عزت نفس، بگریزند، مداوم در تلاش برای جلوگیری از شکست هستند.

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افرادی که دارای جهت گیری تسلط یابی هستند در مقایسه با تکلیف محورها و اجتناب محورها در انجام تکالیف خود کمتر اهمالکار هستند، برعکس دانش‌آموزانی که تکلیف محور هستند، گرایش بیشتری به اهمالکاری دارند.

یادگیرندگان خودگردان با توجه به سطح توانایی، و دانش خود و شرایط محیطی، اهدافی برای خود بر می‌گزینند و برای رسیدن به این اهداف برنامه ریزی می‌کنند و بر چگونگی پیشرفت خود نظارت می‌کنند و در نهایت عملکرد خود را مورد ارزیابی قرار داده و خود را تشویق یا تنبیه می‌نمایند. دانش‌آموزان خودگردان کمتر اهمالکارند آن‌ها از راهبردهای شناختی مناسبی بهره می‌برند، مهارت‌های فراشناختی از جمله تنظیم و برنامه ریزی زمان را به طور شایسته به کار می‌برند و باورهای انگیزشی مناسبی دارند. نکته جالب توجه این است که مهارت‌های یادگیرندگان خودگردان اکتسابی هستند و دانش‌آموزان می‌توانند ضمن کسب آن‌ها یادگیری خود را مدیریت نمایند.

برخی از پژوهشگران دسته دوم علل اصلی اهمالکاری را باورهای انگیزشی از جمله خودکارآمدی می‌دانند. دانش‌آموزانی که به توانایی‌های خود در انجام موفقیت‌آمیز تکالیف اعتماد کمتری دارند به اهمالکاری گرایش بیشتری دارند. برعکس دانش‌آموزانی که خودکارآمدی بالاتری دارند، تلاش بیشتر، استقامت بیشتر و برنامه‌ریزی مناسب‌تر در انجام تکالیف دارند و وظایف و تکالیف خود را به موقع شروع می‌نمایند.

باورهای غیرمنطقی نیز از جمله عوامل مؤثر بر اهمالکاری افراد است. این باورها باعث می‌شود که افراد برخی از تکالیف را به صورت فرایندهای ناخوشایند ببینند. کناس (1983) معتقد است که دو باور غیرمنطقی که بیشتر از همه با اهمالکاری مرتبط هستند عبارتند از: 1- باورهای فرد درباره عدم شایستگی خود و 2- باورهای فرد درباره سخت و طاقت فرسا بودن دنیا. پژوهشگران بعدی باورهای غیرمنطقی را در چندین شاخص ردیابی کردند. آن‌ها توجه ویژه ای به باور درباره ترس از شکست، کمال گرایی، خودآگاهی و اضطراب امتحان معطوف داشتند. در این میان باورهای کمال گرایی در اهمالکاری نقش عمده ای دارد. از جمله مشکلات افراد اهمالکار نداشتن اهداف کوچک و خرد قابل دستیابی است. بنابراین کمال گراها که اهداف بزرگ و بعضاً غیرقابل دستیابی دارند گرایش بیشتری به اهمالکاری از خود نشان می‌دهند(در جدول یک مثال‌هایی از باورهای غیرمنطقی مرتبط با اهمالکاری آمده است).

افرادی که دارای باورهای غیرمنطقی مرتبط با کمال گرایی هستند، درباره توانایی خود برای انجام کارها به نحو شایسته دچار تردید می‌شوند. آن‌ها در صورت انجام ندادن هر کاری با بالاترین کیفیت در شایستگی خود شک کرده و عزت نفس خود را از دست می‌دهند.

بسیاری از دانش‌آموزان عدم کسب نمره 20 را ناشی از ناشایستگی خود می‌دانند و ضمن از دست دادن عزت نفس خود، در انجام تکالیف بعدی خود اهمالکار می‌شوند. ضمن این‌که عزت‌نفس و خودکارآمدی رابطه مستقیمی‌با اهمالکاری دارند.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۵
ولی احمدپور

به گفته ی دبورا ریچاردسون، استاد روانشناسی در دانشگاه جورجیا رجنتس امریکا، آن کسانی که باید از آنها بترسیم غریبه ها نیستند بلکه نزدیکترین و عزیزترین کسان ما هستند!

به گزارش مدیکال دیلی، ریچاردسون پس از تحقیق و مشاهده دقیق، در نهایت ثابت کرد که ضرب المثل قدیمی، “همیشه به کسی که عاشقشی صدمه می زنی” نه فقط از نظر احساسی بلکه از نظر علمی هم درست است. با این حال، هنوز رمز و راز و علت این مساله به درستی روشن نیست.

علم می گوید درست است

او اسم این پدیده را “پرخاشگری روزمره” گذاشته و می گوید که در واقع کسانی که نزدیکتر به قلب ما هستند قادر به وارد کردن آسیب بیشتر از طریق کلمات و اعمال نیز هستند. محققین در این مطالعه سابقه پرخاشگری روزمره را از سال ۱۹۷۴ تجزیه و تحلیل کرده و نتایج مطالعه در Current Directions in Psychological Science منتشر شده است. ریچاردسون اذعان می کند که این حیطه دشواری برای مطالعه است از آنجا که ما همیشه از نیت خود آگاه نیستیم. به عنوان مثال مردم به خود نمی گویند که ” من واقعا متنفر هستم از این شخص بنابراین الان میرم یک سری شایعه در موردش پخش می کنم!”. بنابراین در این مطالعه او تنها قادر به سنجش پرخاشگریهای آگاهانه بوده است. با این حال، ریچاردسون اطلاعات زیادی نیاز نداشت تا به این نتیجه ای برسد که ما همیشه گمان می کردیم اینگونه باشد: “ما نسبت به کسانی که عشق می ورزیم بدجور بی رحمیم!”

چرا نسبت به عزیزمان بدجنسی می کنیم؟

ریچاردسون تقریبا در مورد تمایل ما به صدمه زدن به عزیزانمان مطمئن است اما او هنوز در مورد علت این مساله مطمئن نیست. او دو تئوری را مطرح می کند اول اینکه بیشتر وقت ما با عزیزانمان صرف می شود و دوم اینکه روابط با آنها مهم تر هستند. او پرخاشگری روزمره را به سه دسته مجزای مستقیم، غیر مستقیم، و منفعلانه تقسیم کرده است:

پرخاشگری مستقیم

این شکل از پرخاشگری شامل فریاد زدن، ضربه فیزیکی، رویارویی و آزار کلامی و عملی است. این شکل در مردان شایعتر از زنان است، اما در هر دو جنس می تواند این نوع از آزار دیده شود. پرخاشگری مستقیم معمولا در مورد خواهر و برادر و دیگر افراد خیلی نزدیک استفاده می شود و کمتر احتمال دارد در مورد دوستان مورد استفاده قرار گیرد. ریچاردسون حدس میزند ممکن است به این دلیل باشد که این روابط قویتر هستند و در نتیجه افراد در طول رویارویی احساس امنیت بیشتری می کنند: “من می توانم با خواهر و برادرم مقابله کنم، و من در امنیت کامل هستم وقتی که این کار رو می کنم، لازم نیست غیر مستقیم یا منفعلانه اعتراض کنم، خواهر و برادر من همیشه خواهر و برادر من خواهند بود!”

پرخاشگری غیر مستقیم

پرخاشگری غیر مستقیم با صدمه زدن به کسی بدون رویارویی رخ می دهد. این شکل شامل تهمت زدن، شایعه پراکنی، و یا از بین بردن اموال کسی است. این مساله بیشتر از پرخاشگری مستقیم اتفاق می افتد و به طور مساوی توسط هر دو جنس انجام می شود. هنگامی که نوبت به دوستان می رسد، پرخاشگری غیر مستقیم ارجح ترین سلاحی است که انتخاب می شود. ریچاردسون معتقد است که ممکن است به این خاطر باشد که این شکل از پرخاشگری قابل انکار است و به راحتی می توان آنرا غیر عمدی جلوه داد و مثلا گفت: “اوه، من نمی خواستم به شما صدمه بزنم!”

پرخاشگری منفعلانه

این شکل از پرخاشگری شامل لجبازی، مانند نادیده گرفتن تماس های تلفنی، “سکوت درمانی!” و یا تاخیر عمدی برای یک جلسه می تواند باشد. این شکل از پرخاشگری تمایل به خسته کردن هدف خود دارد به خاطر اینکه به راحتی به عنوان تظاهری از خشم قابل شناسایی نیست. این مساله اغلب در شبکه های دوستی متراکم، مانند دانش آموزان دبیرستانی اتفاق می افتد. این مهم است که پرخاشگری نباید با “ابراز وجود” اشتباه گرفته شود. ابراز وجود برای بیان نیازها یا نگرانیهای خود لازم است. روانشناسان افراد را به مقابله و برخورد موثر با مسائل تشویق می کنند، اما نه به شکل پرخاشگرانه.

مقاله این تحقیق:

http://cdp.sagepub.com/content/23/3/220.abstract

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۲۱
ولی احمدپور

مقدمه

ما در دوران در حال تغییری زندگی می کنیم . دنیای ما کوچکتر می شود و ما باید با افراد پیرامون خود ارتباط بیشتری داشته باشیم ، اما بعضی مواقع همان فناوری های رسانه دیجیتال که بنظر می رسد ما را با دیگران مرتبط می سازند تاثیر بیگانه کننده ، منزوی کننده و اعتیاد آور دارند . این فناوری ها بسیار سرگرم کننده هستند و لذتبخش ، اما همه اینها ویژگی های اعتیاد آور و قابل سوء استفاده دارند که می توانند خلق و هشیاری ما را تغییر دهند ، حواس ما را پرت کنند ، و مفری برای فرار از زندگی در زمان حال فراهم نمایند . این فناوری ها قابلیت بی حس ساختن ما و تغییر زمان را دارند ، و بدین وسیله توجه ما را از زمان حال بجای دیگری معطوف می سازند .

اعتیاد اینترنتی ابتدا در سال 1996 توسط کیمبرلی مورد بررسی قرار گرفت و یافته ها در انجمن روانشناسی آمریکا ارائه گردیده است . از آن زمان به بعد تلاش بر این بوده که اعتیاد اینترنتی را تعریف نموده و به بررسی الگوهای رفتاری متمایز کننده کاربرد وسواسی اینترنت از کاربرد عادی بپردازند . تحقیقات اولیه از ایالات متحده به انگلستان و کشورهای دیگر مانند ، روسیه ، چین ، کره ، تایوان ، هند و ... گسترش یافته است . میزان شیوع اعتیاد اینترنتی هر روز در جوامع مختلف افزایش می یابد .

 اعتیاد به کامپیوتر و اینترنت تبدیل به یکی از بزرگترین مشکلات و معضلات عصر دیجیتال در میان نوجوانان و جوانان شده است. امروزه هر فردی از اینترنت برای گشت و گذار و وبگردی در شبکه های اجتماعی استفاده میکند ولی آیا این گشت و گذار به معنیاعتیاد به اینترنت است؟

در صورتی که استفاده از اینترنت باعث شده تا سایر تفریحات و مسائل پیرامون شما برایتان جالب و جذاب نباشند، احتمال اینکه به درجاتی از اعتیاد به اینترنت مبتلا شده باشید وجود دارد!

اعتیاد به اینترنت چه تعریفی دارد؟

اعتیاد به اینترنت یک اختلال کنترل انگیزه محسوب میشود که با اعتیاد دارویی بسیار متفاوت است و در ردیف اعتیاد به بازیهای رایانه ای و همچنین قمار، دسته بندی میشود. برخی از کاربران اینترنت ممکن است درجاتی از دلبستگی را به دوستان برخط (آنلاین) خود و فعالیتهایی که انجام میدهند احساس کنند.

کاربران اینترنت ممکن است از جنبه های مختلفی همچون قرار ملاقاتها، جنبه های اجتماعی و تبادل اطلاعات و نظرات در اتاقهای گفتگو (چت روم)، شبکه های اجتماعی و اجتماعات مجازی لذت ببرند و برخی از کاربران نیز ساعات متمادی را برای جستجوی مطالب جالب و یا وبلاگ نویسی صرف میکنند.

تمام این موارد در صورتی که اختلالی در روند یک زندگی طبیعی ایجاد کنند و یا باعث شوند شما نسبت به سایر مسایل پیرامون خود توجه کمتری نشان دهید، نشان دهنده ی ایجاد اعتیاد در شما است.

نشانه های هشدار دهنده برای اعتیاد به اینترنت چیستند؟

·         دلبستگی ذهنی به اینترنت (فکر کردن به فعالیتهای اخیرتان در اینترنت یا برنامه ریزی و پیش بینی فعالیت در روزهای بعدی)

·         استفاده از اینترنت به صورت فزاینده به منظور ارضای حس دلبستگی.

·         تلاش تکراری و ناموفق برای کاهش و یا ترک استفاده ی بیش از حد از کامپیوتر و اینترنت.

·         احساس خستگی، بی قراری، افسردگی و عصبانیت در زمانهایی که برای کاهش استفاده از اینترنت تلاش میکنید.

·         استفاده از شبکه ی اینترنت برای مدتی بیشتر از آنچه انتظار داشته اید و یا برنامه ریزی کرده اید.

·         از دست دادن روابط مهم شغلی، تحصیلی و یا سایر فرصتهای مهم زندگی.

·         دروغ به اعضای خانواده و یا فرد درمانگر برای پنهان سازی میزان واقعی استفاده از اینترنت.

تأثیرات منفی اعتیاد به اینترنت در زندگی روزمره چیستند؟

همانطور که اعتیاد به داروها و مواد مخدر تاثیرات منفی و مخربی در زندگی فرد دارند، اعتیاد به اینترنت نیز بعضا عواقب سنگینی خواهد داشت و ممکن است در زندگی فردی، خانوادگی، شغلی و مالی و اثرگذار باشد. ارتباط فرد با محیط واقعی بیرون کاسته شده و به سمت دنیای مجازی سوق پیدا میکند و ممکن است بسیاری از دوستان خود را در دنیای واقعی از دست بدهد.

عوارض روحی نظیر عصبانیت و عدم کنترل اعصاب، خستگی زودرس، بی حالی، پرخاشگری، ترس، ناراحتی و احساس تنهایی از دیگر مضرات مهم اعتیاد به اینترنت می باشند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۰
ولی احمدپور

مقدمه

طرح همیار مشاور چندین سال است که در آموزش و پرورش اجرا می شود و مسئولیت اجرای آن بر عهده مشاوران میباشد ، اگر این طرح بخوبی در مدارس اجرا شود شاهد تحول خوبی در حوزه خدمات مشاوره ای در مدارس خواهیم بود .

تعریف همیار مشاور

همیار مشاور، دانش آموزی است که متناسب با ضوابط، از بین دانش آموزان یک کلاس انتخاب شده و پس از گذراندن دوره  آموزشی مربوط، با مشاور مدرسه همکاری کرده و براساس شرح وظایف خود به ارائه خدمات راهنمایی و حمایتی به همسالانش می پردازد.

شرح وظایف همیار مشاوران

1- برقراری ارتباط صمیمانه با دانش آموزان ، کمک وتسهیل ارتباط دانش آموزان با مشاور(با رعایت اصول مشاوره ای)

2- همکاری نزدیک با مشاور در برگزاری جلسات راهنمایی و مشاوره گروهی

3- کمک به مشاور در زمینه پیشگیری از بروز مشکلات دانش آموزان

4- ارائه پیشنهادات عملی به مشاور در زمینه پیشگیری از بروز مشکلات دانش آموزان

5- ارائه و کمک آموزشی در زمینه تحصیلی و شیوه مطالعه به دانش آموزان با نظر مشاور

6- کمک به مشاور در اجرای راهبردهای عملی در زمینه کاهش تعارضات درون مدرسه ای.

7- همکاری و هماهنگی با مسئولان آموزشگاه در جهت تسهیل در ارائه خدمات مشاوره و بهداشت.

8- شرکت در جلسات توجیهی، هماهنگی و آموزشی مربوط به همیار مشاوران

 

همیار مشاور چه کمکی می تواند به دانش آموزان بکند؟

1- کمک به سازگاری با محیط مدرسه و دوستان

2- کمک به دانش آموزان برای کسب مهارتهای تحصیلی، برنامه ریزی، ارائه و دریافت اطلاعات

3- یاری به دانش اموزان تازه وارد برای انطباق با محیط مدرسه

5- کمک به شناخت و دانش آموزانی که نیاز به خدمات مشاوره ای دارند.

(- ظاهری اشفته دارند، تکالیف مدرسه را انجام نمی دهند، اغلب گرفته و غمگین هستند، زود از کوره در می روند و با دیگرا با عصبانیت و پرخاش برخورد می کنند، احساس نا امیدی می کنند، در کلاس به درس بی توجه اند، افکار خودکشی دارند، با افراد شرور رفت و آمد می کنند، و...).

خصوصیات همیار مشاوران

1- رازدار بودن: حفظ اسرار دیگران

2- خویشتن پذیری: یعنی آگاهی و پذیرش ویژگیها و خصایص خود،همانگونه که در فرد وجود دارد(ممکن است در دیگرا باشد یا نباشد)

3- عزت نفس: به معنی خود ارزشمندی یا تأیید و میزان ارزشی است که شخص برای خود قائل است(حد معقولی از عزت نفس برای زندگی اجتماعی مثبت ضروری است)

4- داشتن احساسات مثبت

5- ثبات عاطفی( دمدمی مزاج نبودن)

6- مسئولیت پذیری:(موظف دانستن خود به انجام امور محول شده و پذیرش مسئولیت رفتار خویش است).

7- جرأت ورزی: به معنی توانایی ابراز خود و نیازهای خود بدون تجاوز به حقوق دیگران

8- توانایی اجتماعی: به معنی توانایی و استعداد شخص در همکاری با دیگران و نیز مشارکت در فعالیتهای اجتماعی است.

9- انضباط و کنترل شخصی:به این معنی که شخص بتواند رفتارش را با هدف یا هدفهای خود منطبق سازد.

10- داشتن ظاهری مرتب و آراسته

چه کنیم که همیار مشاور خوبی باشیم؟

1- رازداری و عدم افشا نمودن موضوعات و مشکلات دیگران

2-احترام متقابل و جلب اعتماد

3- برقراری رابطه یاورانه( صداقت، همدلی،توجه مثبت نامشروط)

4- حمایت، توجه و دوستی

5- درک کردن و خوب فهمیدن

6- پذیرش محدودیتهای مسئولیت خویش( در صورت لزوم ارجاع به مشاوران و منابع موجود)

7- استفاده از مهارتهای ارتباطی: مذاکره(بحث و گفتگو)،امتناع(توان نه گفتن)، گوش دادن فعال، غلبه بر خجالت

8- تسلط بر مهارتهای زندگی

همیار مشاور نبایستی

1- موضوعاتی را که بچه ها با او درمیان گذاشته اند بدون رضایت آنان با کسی در میان بگذارد( مگر در مواردی که خطری غیر قابل جبران مانند خودکشی و مرگ، فرد یا شخص دیگری را تهدید کند.)

2- نصیحت و اندرز دهد.

3- پرسشهای بازجویانه و مقاومت برانگیز کند(به گونه ای که فرد احساس راحتی نکند.)

4- قضاوت کند.

5- سرزنش و تحقیر کند.

6- نسبت به موضوعاتی که دیگرا با او در میان می گذارند بی تفاوت باشد.

7- با اجبار و تهدید دیگران را برای استفاده از خدمات مشاوره، به مشاور ارجاع دهد( اما می تواند آنان را به استفاده از خدمات مشاوره تشویق و ترغیب نماید.)

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۶
ولی احمدپور

تعریف

ADHD اختلالی است که در آن پر تحرکی، بی‌توجهی و رفتارهای ناگهانی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد. 3 تا 5 درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و در پسرها شایع‌تر است. ممکن است در بعضی بیشتر علائم پر تحرکی و رفتارهای ناگهانی و در گروهی علائم بی‌توجهی بیشتر دیده شود. علائم این بیماری قبل از 7 سالگی شروع می‌شود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد می‌گردد.

 

علت

این بیماری سالهاست که شناخته شده و عوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند. به نظر می‌رسد علت آن بیشتر به نقص در تکامل سیستم اعصاب مربوط باشد. کودکان مبتلا احتمالا در قسمت‌هایی از مغز که مسؤول توجه، تمرکز و تنظیم فعالیت‌های حرکتی می‌باشد دچار نقص جزئی هستند. توارث و ژنتیک در این اختلال نقش دارد. همچنین در بعضی موارد در جریان حاملگی یا زایمان یا پس از آن صدمات جزئی به ساختمان مغز وارد می‌شود که می‌تواند باعث این مشکل گردد.  

 

علائم

مشکل اصلی کودکان ADHD عدم توانایی آنها در حفظ و تنظیم رفتارشان است، در نتیجه اغلب نمی‌توانند رفتار مناسبی که لحظه به لحظه با شرایط محیط هماهنگ باشد نشان دهند. خوابیدن و غذا خوردن آنها منظم نیست به نظر می‌رسد در همه چیز دخالت می‌کنند و مراقبت دائمی نیاز دارند. از نظر هیجانی ثبات ندارند، ناگهانی می‌خندند یا گریه می‌کنند و رفتارشان غیر قابل پیش‌بینی یا ارزیابی است. سریع از کوره در می‌روند و نمی‌توانند پیامدهای رفتارشان را پیش‌بینی یا ارزیابی نمایند. در فعالیت‌های خطرناک شرکت می‌کنند و احتمال صدمه دیدن آنها زیاد است. قبل از فکر کردن عمل می‌کنند، قبل از پایان سوال جواب می‌دهند، اشیا را پرتاب می‌کنند و ناخواسته به دیگران صدمه می‌زنند، پر فعالیت و پر تحرک هستند، هر لحظه در حال رفتن هستند، انگار موتوری درون بدن آنهاست که آنها را به حرکت دائمی مجبور می‌کند، نمی‌توانند آرام بنشینند و بی‌قرار هستند. اختلال تمرکز در این کودکان در کارهایی که فعالیت دائم و جدی مغزی را لازم دارد مشهودتر است. آنها ممکن است در تماشای تلویزیون، بازی با کامپیوتر و فعالیت‌های لذت‌بخش با کودکان دیگر تفاوتی نداشته باشند ولی در کارهایی که فعالیت مداوم مغزی و تمرکز لازم دارد (انجام تکلیف درسی) تفاوت آنها با کودکان دیگر نمایان می‌شود. به نظر می‌رسد مغز آنها اطلاعات محیطی را بیش از حد لازم می‌گیرد، یعنی در انتخاب توجه به اطلاعات ضروری و بی‌توجهی و حذف اطلاعات غیر ضروری ضعف دارد. رعایت قوانین منزل و مدرسه برای آنان مشکل است و برای پیروی از قوانین توجه بیشتری لازم دارند. در انجام تکلیف مدرسه، تمرکز روی درس، رعایت قوانین مدرسه و داشتن روابط اجتماعی مناسب با همکلاسی‌ها مشکل دارند. برای رسیدن به اهداف درازمدت برنامه‌ریزی نمی‌کنند.

 

عوارض

رفتارکودکان ADHD روی عملکرد آنها در خانواده، اجتماع مردم و مدرسه تاثیر سوء می‌گذارد و باعث واکنش‌های منفی اطرافیان، خانواده، کادر مدرسه و همسالان می‌شود. این رفتارها مشکلات جدی در مدرسه و اجتماع ایجاد می‌کند و باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس بی‌کفایتی در این کودکان می‌گردد. ممکن است آنها از مدرسه و اجتماع متنفر گردند. کودکان طبیعی به خاطر رفتارهای مناسب و موفقیت‌های تحصیلی و اجتماعی زمینه زیادی برای تشویق شدن دارند و همین تشویق‌ها موجب پرورش اعتماد به نفس و عزت نفس در آنها می‌شود ولی کودکان دچار ADHD کمتر به این موفقیت‌ها دسترسی پیدا می‌کنند. کودکان ADHD ممکن است به صورت ثانویه دچار اختلالات ارتباطی، مشکلات تحصیلی، اضطراب، افسردگی و بزهکاری شوند.

 

سیر

سیر ADHD متنوع است. بهبودی درصورت وقوع معمولا بین 12 تا 20 سالگی رخ می‌دهد و بهبودی قبل از 12 سالگی نادر است. گاهی علائم در بلوغ بهبود یافته و گاهی نیز تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. با افزایش سن پر تحرکی کمتر شده ولی اختلال تمرکز و رفتارهای ناگهانی می‌تواند باقی بماند. در 15 تا 20 درصد موارد علائم همراه با افزایش سن ادامه می یابد. بدون درمان تنها یک سوم تا نصف کودکان دچار ADHD می‌توانند با علائم خود در زندگی سازگار و منطبق باشند و بقیه مستعد بروز مشکلات ثانویه خواهند بود.

 

  درمان

درمان هایی که برای کودکان ADHD به کار می رود می توانند به چهار گروه تقسیم گردد :

  آموزش والدین

  آموزش آموزگاران

  استفاده از کلاس‌های مخصوص

  درمان دارویی و درمان‌های روان‌شناختی

 

آموزش والدین و معلمین بخش مهمی از درمان را تشکیل می‌دهد و شامل دو بخش است.

آموزش برای شناخت بیماری

آموزش برای به‌کارگیری روش‌های درمانی  

 

والدین باید این بیماری را به عنوان یک نقص خفیف در مراحل اولیه رشد مغز دانسته و به کودک خود به دید کودکی تنبل، نافرمان، شرور و فضول که اگر بخواهد می‌تواند رفتاری طبیعی داشته باشد نگاه نکنند، بلکه او را کودکی بدانند که تلاش می‌کند با ناتوانی خود که خارج از کنترلش است، کنار بیاید.  

 

والدین باید راه‌های دیگری برای تشویق، تقویت اعتماد به نفس و ایجاد احساس موفقیت در کودکشان بیابند. فعالیت‌های ورزشی، هنری، فنی، اجتماعی می‌تواند فرصت‌هایی برای نمایان کردن توانایی‌های این کودکان ایجاد نماید. این فعالیت‌ها بالطبع تشویق بیشتری به دنبال داشته و می‌تواند آثار منفی حاصل از تجربه‌های بد قبلی (شکست‌ها، طرد شدگی، تنبیه‌ها و ...) را بکاهد و جایگزین آن گردد. البته والدین نباید تصور کنند که کودکانشان به دلیل این ناراحتی مسؤول اعمال نامطلوب و خلاف خود نیستند، بلکه کودک می‌باید اینگونه رفتارها را جبران کند. برای اینکه کودکان ADHD قوانین را بیاموزند و از آن پیروی نمایند لازم است قوانین را برای آنها واضحتر، در فواصل کمتر و دفعات بیشتر بیان کنیم و سیستم تشویق و تنبیه قوی‌تری را با آن همراه نماییم.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۰
ولی احمدپور
شامل :

  • مشاوره در انتخاب رشته برای دانش آموزان و دانشجویان
  • برنامه ریزی درسی و تحصیلی
  • ارائه سبک های مطالعه برای دروس مختلف
  • ایجاد علاقه و انگیزه در یادگیرندگان
  • تشخیص و درمان اختلالات یادگیری
  • تشخیص و درمان اختلال بیش فعالی در کودکان و نوجوانان
  • و غیره ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۶:۴۱
ولی احمدپور